به خاطر دل خودم

مینویسم که حالم خوب نیست ....

بی ارادگی ....

تنهایی ....

تراوشات ذهن خسته ام روی این کاغذ نمینشیند ....

بغض این دلم دیگر دوام ندارد ....

پیری به من گفت تو هرگز نمردی ...

خون گریستم که چرا خدایم را سالهاست که ندیدم ...

بی شک دلتنگیم به خاطر اوست ....

 

 

 

 


†ɢα'§ : واژه های بی نفس , , , , ,
پنج شنبه 14 شهريور 1392 22:58 |- raha -|

ϰ-†нêmê§

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد